معماری| معماری «با مردم»، برای مردم
معماری «با مردم»، برای مردم
لاله حلاج| «آنچه همه چیز است به دست آوردن رضای خداست، و آن به این است که رضای مخلوق خدا را به دست بیاورید. با مردم که شما سرو کار دارید، این مردم را باید رضایشان را به دست بیاورید. مردم ولی نعمتهای ما هستند...»
امام خمینی(ره) در فرازهایی از صحیفه نور به لزوم توجه و کسب رضایت مردم از هر قشر و با هر رتبه اجتماعی تاکید داشتهاند. هر چند توصیه ایشان خطاب به مسئولان کشوری بوده است، لیک در نظر داشتن رضایت مردم بر تک تک افرادی که به نوعی خدمتی را به عموم عرضه میکنند شرط اول موفقیت است.
میتوان گفت معماری از جرگه هنرهایی است که بیش از سایر حِرَف و هنرهای مصنوعه با کالبد و روح مردم در ارتباط است؛ اثر معماری، چه در قالب مکانی برای زندگی (خانه) و چه ابنیه عمومی شهر، مخاطبی جز مردم ندارد. شهر و تمام متعلقاتش قائم به ذات وجودی انسانند و آن زمان که شهر سکنهای نداشته باشد عملاً مفهوم و معنای خود را از دست خواهد داد. چگونه است شهری که از آنِ انسان است و تمام هویت، معنا و عملکرد خود را وام دار انسان است شایسته و بایسته روح و کالبد انسان ساخته نمیشود؟... در این معنا در نظر گرفتن آرامش و آسایش مردم به عنوان والاترین آرمان از آفرینش اثر معماری امری بدیهی مینماید. در معماری گذشته ایران، فضاهای شهر و سکونتگاهی مطابق با نیازهای مردمان آن سامان ساخته میشد و اولویت، راحتی و رضایت ساکنان شهر و کاشانه بود؛ مقولهای که این روزها کمتر بدان پرداخته میشود و خواستهها و نیازهای مردم (در مقام کارفرما یا کاربر) در میان انبوه مسائل مرتبط با طراحی و تکنولوژیهای ساخت، اغلب به دست فراموشی سپرده میشود. معماری امروز ایران از آنچه زمانی به مردمواری شهره داشت فاصله گرفته و سمت و سویی جهانی به خود گرفته است. امروزه ساخت و سازها و توسعههایی را شاهدیم که انسان و خواستههایش به عنوان آخرین پارامتر موثر بر آنها انگاشته میشود. دیگر شهرها برای با هم بودن و با هم ماندن طراحی نمیشوند. محلات و مکانهای عمومی فضاهایی برای عبورند و نه سکون؛ در حالی که شهر در ایران باستان نمادی زمینی از بهشت موعود بود چرا که ماوایی برای انسان، شریفترین مخلوق دادار، پنداشته میشد.
در این میان، معمار در مقام خالق معماری، رضایت و آسایش کارفرما را در مرتبهای برتر به سایر عوامل در نظر گیرد و با اتکا به دانش و هنر خویش، آنچه کارفرمایش (یا کاربر) از وی طلب میکند به او عرضه دارد. چه در سایه حصول این امر، معماریای بدیع و زیبا چنانکه شایسته طبع والای انسانی است به منصه ظهور رسد و اثری جاودانه (که برای سالها مانا و پایاست) خلق شود. خانههای تاریخی شهرهای مختلف ایران نمودی زنده و ایستا بر این عقیدهاند. معماری درگذشته ارتباط تنگاتنگی با باورها، عقاید و جهانبینی مردم داشت؛ معمار اصولاً بر اساس خواست و تفکر مردم کار میکرد. اما آنچه در معماری امروز ایران جریان دارد بسی متفاوت است. معماری ایرانی جای خود را به معماری غیرخودی داده است و به جای خواسته مردم، اقتصاد و سلیقه معمار است که پروژه را پیش میبرد؛ جریانی که دیر یا زود معماری ایرانی را به سمت زوال سوق خواهد داد. معمار نه تنها فضای سکونت که روش زندگی مردم را طراحی میکند، فرهنگ را متاثر میکند و نتیجتاً تمدن را میسازد؛ تمدنی که میراثی از امروزیان برای آیندگان این سرزمین خواهد بود.
پژوهشگر معماری و شهرسازی