آفت غرور، ریشههای فساد و ماجراهای دیگر
آفت غرور، ریشههای فساد و ماجراهای دیگر
ایمان حیاتی| صحبتهایی از برخی رجل به اصطلاح سیاسی میشنوی یا میخوانی که جای تامل دارد. مثل این جمله: «با توجه به رد صلاحیتهای گسترده، عقلای کشور نخواهند گذاشت که عدهای مردم را مایوس و ناامید کنند.» یا این جمله: «مردم نگران نباشند، بحث صلاحیتها حل خواهد شد.»
همین دو جمله که در چند روز اخیر از قول یکی از سیاسیون ورشکسته نقل محافل شده است، نکات و تذکراتی داردکه اشاره به آنها خالی از لطف نیست:
ملاک برای مردم قانون است و فصلالخطاب مقام معظم رهبری و معیار حال افراد. حال چگونه است که فردی با وجود محکومیتهای مختلف اقدام به کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی میکند و با اعتماد به نفس بالا خواهان تایید صلاحیت است. از طرفی همه مردم و مراجع ذیصلاح میدانند که عدهای در طول سالیان به قدری مشکل در پرونده خود دارند که اظهر منالشمس است و حتی طی چندین دوره نتوانستهاند تایید صلاحیت خود از نهادهای مسئول اخذ کنند. البته این امر ریشه در گذشته و عملکرد افراد و ریشههای فساد و بیعدالتی در استان قزوین دارد، زیرا گاهی یک حرکت اشتباه مرگ سیاسی سیاستمدار را رقم میزند، اما بدین معنی نیست که طرف از خدمت در جاهای دیگر کشور منع شود بلکه میتواند آمال و آرزوهای خود را در جای دیگر جستجو کند. در هر صورت آرزو بر جوانان عیب نیست! البته ما نیز آن افراد سالخوردهای را که غیرقانونی 8 سال صغر سنی میگیرند، جوان میپنداریم.
کلیدواژه «رد صلاحیت گسترده» که به کلید فتنه شهره شده است، مدتهاست که از شبکههای معاند جمهوری اسلامی ایران شنیده میشود؛ فقط امیدواریم این گونه صحبتها حال این افراد و رزومهشان را تاریکتر نکند.
ای کاش این بازنشستههای سیاسی دقیقاً بفرمایند، منظورشان از عقلای کشور چه کسانی هستند؟ با این مصاحبهها و با این ادبیات این گونه به ذهن مخاطب خطور میکند که از نظر آنها چند نفر عاقل در کشور وجود دارد و هر کسی که با اینها همراه باشد، عاقل است و مابقی در زمرهای دیگر میگنجند! که این موضوع توهینی آشکار به زحمتکشان هیات نظارت و شورای محترم نگهبان است. البته خدمتگزاران نظام با بیاعتنایی به این سخنان، راه انقلاب و شهدا و امام(ره) را محکم ادامه میدهند. در هر حال اگر شخصی احساس میکند حقش در تایید صلاحیت تضییع شده، راهش توهین و مصاحبه نیست بلکه مسیر قانونی باز است و نیازی به شانتاژ نیست.
درخصوص رد صلاحیتهای چند نفر در استان قزوین، مردم نه مایوس هستند، نه ناامید هستند، نه دلواپس هستند و نه نگران. اتفاقاً مردم دوست دارند که انقلاب دست نااهلان نیفتد. اما همانهایی که به جای اینکه به فکر پیشرفت و توسعه استان باشند، هر 4 سال یکبار آفتابی میشوند و با برپایی مراسم شام و نهار و نهایتاً توزیع پول به فکر رسیدن به امیال دنیوی خود هستند، در این راه مردم را پلهای ترقی خود میکنند.
مردم از زر و تزویر بیزارند و با آگاهی کامل همانهایی را که در اوایل انقلاب به اوج رساندند، با خونسردی از کنارشان میگذرند تا به صاحبان ثروت بفهمانند که در عصر ارتباطات و با شناخت و آگاهی فرق بین منفعتطلبان سودجو و خدمتگزاران را میشناسند.
در بهترین حالت این گونه میتوان متصور بود که هر شخصی دورهای دارد. پست ها و مقامها مادامالعمر نیست که اگر این طور باشد سنگ روی سنگ بند نمیشود و هیچ رویشی در کار نخواهد بود، مشکلی که اصلاحطلبان استان قزوین به شدت ازآن رنج میبرند یعنی نیروسازی و کادرسازی نکردهاند و هنوز به نیروی بازنشسته دلبستهاند.
غرور آفت انسان است و مردم از این ادبیات متنفر هستند. یاد چهار سال قبل میافتم که کاندیدای مجلسی با همین غرور کاذب گفت: «خودم از قزوین وارد مجلس میشوم و پسرم از بوئین زهرا.» کمی تامل به این جمله روشن میکند که باریتعالی و مردم در این بین نادیده گرفته شدهاند و همین موضوع موجب زوال آن فرد و پسرش در انتخابات دوره گذشته شد.
این افراد در انظار مردم این گونه وانمود میکنند که پهلوان عالمند، اما با جزع و فزع در راهروهای شورای نگهبان تهران به دنبال ماندن در عرصه سیاست به هر قیمتی هستند که دیدن دارد؛ در حالی که تاریخ مصرفشان برای نظام به دلیل اشتباهات مکرر تمام شده است.