گزارش سفر یک روزه حسینی به روستاهای الموت
گردش در «الموت دوستداشتنی» با آقای نماینده
از رجاییدشت تا یارود و سفیدآب و محمدآباد
جواد شمس| الموت بزرگ، با تاریخ بلند و طبیعت بکرش و کوههای استوار و در هم پیچیدهاش، مأمن شرافت و فخر و مهرورزی مردمان بسیاری است که در بیش از 450 روستای آن پراکندهاند. حجتالاسلام سید مرتضی حسینی، نماینده مردم این منطقه از قزوین در مجلس شورای اسلامی، بعد از حضور در مجلس در کسوت نمایندگی، روستاهای الموت را فراموش نکرده و به سرکشی مدام از آنها پرداخته و همچنان به دیدار با مردمان روستاهای الموت اصرار دارد. آنچه میخوانید، گزارشی است از جدیدترین حضور حجتالاسلام حسینی در روستاهای الموت.
آغاز
چند دقیقهای بیش از طلوع آفتاب در پهنه شهر قزوین نگذشته که حجتالاسلام حسینی به همراه جمعی از مشاوران خود به سمت الموت بزرگ حرکت میکند. همراه با وی در اتومبیلی مینشینم و قصد ندارم که فرصت همنشینی و همصحبتی با عالمی را که شاگرد آیتالله شالی (ره) است، به راحتی از دست ندهم. در راه از سخن از رحمانیت الهی نسبت به بندگانش است. حجتالاسلام حسینی به تشریح این رحمانیت که تنها خاص ذات اقدس الهی است، میپردازد. استنادش به آیات قرآن است و احادیث و روایات. در استفاده از روایات هم حاسیست نشان میدهد. در سخنانش نقبی میزند به اسرائیلیات و روایات تقلبی که دامنگیر تمامی فرقههاست. سفارش به عقلانیت میکند و آن را کلید و رمز شناسایی تفسیرها و احادیث منتشر شده میداند. دلیلش هم برهان قاطعی دارد؛ میگوید که گروههایی مانند داعش، به دلیل دور شدن از عقلانیت است که ظهور و بروز پیدا میکنند و به نام دین، پیروان ادیان را میکشند و نام و وجهه دین را تخریب میکنند.
دوست دارم صحبت ادامه کند، ولی افسوس که زمانی در اختیار نیست. حالا از سرما و برودت هوا کاسته شده است. حجتالاسلام حسینی میگوید که وارد منطقه رجاییدشت شدهایم که گرمترین منطقه در تمام الموت است.
ایستگاه اول؛ رجاییدشت
حجتالاسلام احمدی، امام جماعت مسجد رجاییدشت که از برنامه حجتالاسلام حسینی برای سرکشی در روستاهای الموت با خبر شده و با غنیمت دانستن فرصت، از وی برای سخنرانی در جمع بانوان بسیجی رجاییدشت، دعوت میکند. سخنران اول خود اوست که خیلی کوتاه با گفتن خیر مقدم به حجتالاسلام حسینی و هیأت همراه، از این نماینده تلاشگر برای تحقق برخی از آرزوهای مردم این منطقه مانند گازرسانی و احداث آزادراه الموت شرقی و الموت غربی، قدردانی میکند.
در ادامه حجتالاسلام حسینی، با قرار گرفتن پشت تریبون، میگوید: «باید به اصالت خانواده توجه کرد؛ چون خانواده است که میتواند در اجتماع، سیاست، اقتصاد، فرهنگ و ... اثرگذار باشد و نقطه ثقل این خانواده هم مادر است. به همین دلیل است که دشمن روی خانواده دست گذاشته و سعی دارد با ابزاری مانند ماهواره، اینترنت و شبکههای مجازی آن را متلاشی کند.»
شاید عدهای منتظر شنیدن شعارهای انتخاباتی از او هستند و از خود میپرسند چرا حجتالاسلام حسینی قصد تبلیغ برای خود را ندارد؟ پاسخ سؤال روشن است؛ برای او رسالت اصلی، تبلیغ نه برای انتخابات مجلس؛ بلکه تبلیغ برای اسلام و جامعه اسلامی است.
در همین اندیشهام که باز صدای حجتالاسالام حسینی را میشنوم که میگوید: «خانواده پایه اجتماع است و بعد از آن مدرسه و محیط اجتماعی قرار دارد و بدانید که پایه خانواده هم مادر است. در تعبیر روایات داریم که ریشه واژه «امّ» (در عربی یعنی مادر) به معنای ریشه است؛ پس ریشه تمام اجتماع مادر است و بر همین اساس بود که امام (ره) فرمودند؛ «از دامان مادر، مرد به معراج میرود» و تأکید میکنیم که رشد مردان به برکت مادران با فضیلت است و اگر مادران آگاه و متقی و مدیر و مدبر نبودند، اجتماع رشد نمیکرد.»
حجتالاسلام حسینی در ادامه به بیان خاطرهای از مادر شهید بهشتی میپردازد و میگوید: «ایشان در مصاحبهای گفته بود "زمانی که شهید بهشتی در رحم بود، مرتب قرآن میخواندم. بعد از تولد وی، همگام با قرآن خواندن به وی شیر میدادم و وقتی که فرزندم بزرگتر شد با حرکات سر و اشاره از من میخواست که قرآن بخوانم تا وی شیر بخورد." همین هم شد که اندیشه و فکر و تدبر شهید بهشتی همه قرآنی شد. این اتفاق برای دیگر شخصیتها هم رخ داده است. وقتی پدر امام (ره) به دست ظالمان کشته شد، مادر امام (ره) همراه با فرزند نوزادش به تهران آمد و گفت تا زمانی که قاتل شوهرم را اعدام نکنید، از اینجا تکان نخواهم خورد. همین روحیه شجاع مادر بود که از امام (ره) فرزند و روحانی شجاع تربیت کرد تا آنجا که در زمان جنگ که کشور از همه طرف محاصره بود با صدای رسا اعلام که آمریکا (به عنوان بزرگترین ابرقدرت وقت جهان) هیچ غلطی نمیتواند بکند و همزمان با شوری هم که دیگر ابرقدرت دنیا بود به مقابله میپرداخت.»
سخنان پایانی حجتالاسلام حسینی در جمع زنان رجاییدشت، سفارش و توصیه به تربیت صحیح فرزندان است.
با پایان این مراسم، گروه به سمت روستای سفیدآب حرکت کرد.
ایستگاه دوم؛ سفیدآب
عبور از میان کوههایی که استواریشان به آدم قوت قلب میدهد، هر چند طولانی باشد؛ اما در آخر پاداشی به همراه دارد: حضور در روستای سفیدآب که بافت روستایی خودش را حفظ کرده است. هر چند این روستای ناب و بکر زیر تلّی از برف مدفون باشد باز هم میتوانی معصومیت خاص آن را درک کنی.
ورود ما به روستا با تجمع مردم سفیدآب برای استقبال از نمایندهشان در مجلس شورای اسلامی همراه است. از همان بدو حضور هم قدردانیها را میشنویم از توجه حجتالاسلام حسینی به روستایشان و هم گلایههایی که بیشتر معطوف است به نیروهای اجرایی استان. حجتالاسلام حسینی با همراهان خود گشتی در سطح روستا میزند. دقایقی در منزل دهدار میهمان میشود و برای سخنرانی در جمع مردم روستای سفیدآب به مسجد امام موسی الکاظم(ع) میرود.
در ابتدای سخنانش در پاسخ به برخی از انتقادها و گلایهها میگوید: «در زمان نمایندگیام و با همکاری همکارانم، جاده رجاییدشت تا سفیدآب از قبل از پل روستای یارود تا 4 کیلومتری سفیدآب، آسفالت شده است که یکی از اصلیترین خواستههای مردم این منطقه بوده است. تلاشها برای تکمیل آسفالت این جاده همچنان ادامه دارد. تکمیل این جاده با توجه به برخی مشکلات فنی تحقق نیافته است و امیدوارم که مسئولان اجرایی استان به قولهایی که دادهاند وفا کنند و با تکمیل این جاده و آسفالت کردن 4 کیلومتر باقیمانده، من را از شرمندگی شما مردم بامحبت خارج کنند.»
احداث جاده، تنها اقدام حجتالاسلام حسینی در منطقه رجاییدشت و حد فاصل روستاهای یارود تا سفیدآب، نیست. حسینی درباره اقدامات دیگرش میگوید: «کار گازرسانی به این روستا، در حال نهایی شدن است. مسأله دیگر هم رفع مشکلات آب این روستا و این منطقه است که با پیگیریهایی که داشتیم، جلسهای با حضور رئیس مجلس، استاندار قزوین، نمایندگان استان در مجلس و نمایندگان وزارت نیرو برگزار کردیم که در آن انتقال 350 میلیون متر مکعب آب به دشت قزوین و الموت، مصوب شد و با اجرا شدن این مصوبه، مشکلات آب این منطقه رفع خواهد شد.»
اعلام این خبرها، لبخند شادی را برای اهالی روستا به همراه دارد. اما خواستهها همچنان وجود دارد؛ از جمله تعطیلی فعالیت مدرسه راهنمایی روستا که باعث ادامه تحصیل دانشآموزان در رجاییدشت با توجه به سختیهای تردد و همچنین مشکلات مالی اهالی روستا شده است و همچنین اخذ مبالغی از اولیای دانشآموزان توسط مدرسه ابتدایی روستا برای تأمین هزینههای نفت و حقوق مستخدم مدرسه که این دومی گلایه حجتالاسلام حسینی را در پی دارد و در میان سخنان خود تماسی با یکی از مسئولان آموزش و پرورش قزوین برقرار و نسبت به اخذ مبالغی از روستاییان برای تأمین سوخت وسایل گرمایشی مدرسه، اعتراض میکند. وی در این مکالمه تلفنی که در حضور روستاییان روستای سفیدآب انجام شد، بر فعالیت مجدد مدرسه راهنمایی در این روستا پافشاری دارد.
حجتالاسلام حسینی همچنین مبلغ سه میلیون تومان را برای کمک به امور جاری مدرسه روستای سفیدآب اختصاص میدهد تا اولیای دانشآموزان بابت آموزش کودکان خود نگرانی نداشته باشند.
بخش دوم سخنرانی حجتالاسلام حسینی معطوف به بیان واقعیتهایی در خصوص کمکاری برخی از نیروهایی اجرایی استان است. میگوید: «از ابتدای نمایندگی خود به دنبال این بودم که جایگاه الموت بزرگ در تقسیمات کشوری به شهرستان، ارتقا پیدا کند. با توجه به پیگیریهایم، آقای احمدینژاد که رئیس دولت قبل بود، در نامهای به وزارت کشور خواستار تحقق این موضوع شد. وزارت کشور هم نامهای به استانداری قزوین زد و موضوع را اعلام کرد که متأسفانه این طرح در استانداری به دلایلی واهی مانند مرکزیت الموت شرقی یا الموت غربی، به مشکل برخورد و با تغییر دولت هم مسئولان استانداری جدید با این پیشنهاد مخالفت کردند. اگر دوستان استانداری قبلی تخلف نمیکردند و الموت شهرستان میشد، امکانات بسیاری به این منطقه میآمد و الان شاهد خیلی از این گرفتاریها نبودیم.»
افسوس در نگاه بسیاری از اهالی سفیدآب و مردمی که از مناطق دیگر در این روستا به استقبال نماینده خود آمدهاند، دیده میشود. در همین لحظه است که حجتالاسلام حسینی با سفارش به مردم منطقه برای تمرکز بر کشاورزی در بخش گیاهان دارویی که از گذشته سود بیشماری را نصیب مردم این خطه کرده است، ختم جلسه را اعلام و با همراهان خود به سمت روستای یارود، حرکت میکند.
ایستگاه سوم؛ روستای یارود
روستای یارود، از جمله آبادترین روستاهای الموت غربی است. هنگام ورود به آن، نوای روحانی اذان مؤذن از گلدستههای امامزاده احمد علیاکبر (ع) روستا بلند میشود. اعضای شورای اسلامی روستا، حجتالاسلام حسینی و همراهان وی را که در میانشان حجتالاسلام احمدی، تنها روحانی منطقه رجاییدشت هم حضور دارد به اقامه نماز جماعت دعوت میکنند.
صحن امامزاده مصلایی دارد که مزین است به تصاویر شهدای یارود. تمامیشان نام خانوادگی حسینی را دارند و سید هستند. در این روستا تنها چند خانواده از سادات نیستند و به رسمی که میان تمامی سادات مرسوم است، حجتالاسلام حسینی را «پسر عمو» خطاب میکنند.
همراهان حجتالاسلام حسینی نمازشان شکسته است؛ اما به این دلیل که خود او در طول دوران نمایندگی، سرکشی از حوزههای انتخابی را به دفترنشینی ترجیح داده است، کثیرالسفر و دائمالسفر است و باید نمازش کامل خوانده شود. بعد از نماز نوبت سخنرانی است که کوتاه و مختصر انجام میشود. حجتالاسلام حسینی اشارهای میکند به تصاویر شهدای روستا و میگوید: «این شهدا هستند که وظیفه ما را نسبت به مردم زیاد میکنند.»
بعد از آن فرصتی دست میدهد تا یکی از مسئولان شورای روستا مشکل اصلی روستای یارود یعنی تأمین آب کشاورزی و آب شرب را گوشزد کند و از تحقق نیافتن قول مسئولان استان برای تأمین لولههای انتقال آب بگوید. حجتالاسلام حسینی سخنانی را که درباره حل معضل آب در روستای سفیدآب گفته بود تکرار میکند و باز در میان مردم با یکی از مسئولان آب استان تماس میگیرد و از او میخواهد که هر چه سریعتر این مشکل برطرف شود. جلسه هماهنگی مسئولان شورای روستا با وی مقرر میشود و به نظر میرسد که یکی از مشکلات یارود در انتقال آب، حل شده است.
حضور در روستای یارود، کوتاه اما بسیار مفید بود. حالا این نماینده پرتلاش مردم منطقه، به سمت روستای محمدآباد حرکت میکند تا در جمع برخی از معتمدین و بزرگان منطقه رجاییدشت (شامل روستاهای رجاییدشت، محمدآباد، یارود و سفیدآب) حضور پیدا کند.
ایستگاه چهارم؛ محمدآباد
سخنان حجتالاسلام حسینی در جمع معتمدین منطقه رجاییدشت الموت غربی که به میزبانی حجتالاسلام احمدی و در خانه شخصی وی برگزار شد، بیشتر جنبه ارشادی دارد و آگاهیرسانی. در ابتدا میگوید: «خداوند تعالی، بشر را مختار آفرید و خود بشر باید انتخاب کند و این امتیار بشر نسبت به حیوان و ملائکه است. این اختیار به قدری قوی است که حتی اگر در جایی بشر از ترس جانش، عقیدهاش را مطرح نکند، در باطن اعتقادش را حفظ میکند. این اختیار سبب شده تا انسان تحت تأثیر عقل، برخی کارهای خوب را انجام دهد و از سویی دیگر، شهوت او را به کارهای بد وامیدارد. در اختیار بین عقل و شهوت هم گاهی عقل و گاهی شهوت بر دیگری غلبه دارد؛ ولی انسان کار بدی را انجام نمیدهد مگر اینکه عقل به او بگوید که خطاست.»
اینها را که میگوید، باید با تحلیل و تشریح همراه باشد. به همین دلیل است که میافزاید: «گاهی عقل تحت تأثیر فرهنگ جامعه است؛ مانند زنده به گور کردن دختران توسط اعراب جاهلی که به این اقدام شنیع خود افتخار میکردند. به همین دلیل انبیا آمدند تا عقل را تکمیل کنند و نهیب بزنند که انسان از کارهای ناروا به دور باشد و به این سبب موجب تحول در اجتماع شدند. البته همیشه در تاریخ شاهد این بودهایم که فاسقان، انبیا و اولیا را کنار زدند و همین انتخاب هم همه دست بشر بوده است.»
حجتالاسلام حسینی از گفتن این مقدمه میخواهد به نتیجه برسد. او سخنانش را اینگونه ادامه میدهد: «مردم ایران هم در مقطعی نظام شاهنشاهی را انتخاب کرده بودند؛ بعد امام (ره) و نظام جمهوری اسلامی را انتخاب کردند. رؤسای جمهور هم با انتخاب مردم سرکار آمدند و شگفتآور اینکه در اوج قدرت راستها در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی، دولت اصلاحات انتخاب شد. بعد در اوج قدرت اطلاحطلبها، دولت اصولگرای دکتر احمدینژاد روی کار آمد و در اوج قدرت آنها، دولت آقای روحانی انتخاب شد که رویکرد اصلاحطلبی دارد. پس انتخاب توسط مردم، خیلی مهم است و دشمن هم روی همین نکته دارد فعالیت میکند.»
حالا نوبت نتیجهگیری حجتالاسلام حسینی از سخنانی است که به زبان میراند. میگوید: «دشمن حالا میداند که نه با جنگ و نه با تحریم و فشارهای بینالمللی، نمیتواند نسبت به ایران اسلامی، تعدی داشته باشد و استقلال آن را زیرپا بگذارد. دشمن میداند که راه نفوذ اینها نیست؛ بلکه استفاده از انقلابیونی است که سابقه همراهی و همیاری امام (ره) را دارند. عمامه به سرهایی که بیبصیرتند و تنها آنها هستند که بیشتر از هر روشنفکر و گروهک و آمریکا و عربستان سعودی، میتوانند پایههای نظام را تضعیف کنند. حالا دشمن دنبال این است که این عمامه به سرهای بیبصیرت را وارد مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری کنند.»
و حالا تأکید میکند: «باید در انتخابات پیش رو و مخصوصاً در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، حساس باشیم؛ زیرا بحث نفوذی که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند، نفوذ از طریق همین عمامه به سرهای بیبصیرت است که میخواهد مجلس خبرگان رهبری را تحت کنترل خود دربیاورند.»
سخنان حجتالاسلام حسینی اینگونه پایان مییابد: «الموت همیشه تابع ولایت و فکر امام (ره) و رهبری بوده و همین گونه هم باید باشد. خود من همیشه به فرزندان و اهل خانوادهام گفتهام تا زمانی شما را قبول دارم که تابع امام و رهبری باشیدو این اعتقاد ماست. باید این فکر و اندیشه را داشته باشیم تا اثبات کنیم که به فکر کشور و نظام هستیم.»
پایان سفر
در مسیر بازگشت هستیم که افکار متعددی را در ذهن خود مرور میکنم. منطقه الموت بزرگ در دل کوههای استوار البرز، با این همه پتانسیل و ظرفیتهای خدادای، همت مردمانش را میخواهد و نگاه عقلانی و آیندهمحور مسئولان اجرایی استان و کشور را. مشاهداتم به من میگویند که همت بلند مردمان این منطقه همچنان پابرجاست و باید مسئولان اجرایی نگاه ویژهای به این منطقه داشته باشند تا با استفاده از منابع همین منطقه، نام الموت بزرگ در تمام پهنه کشور بدرخشد.