برگ اول| سخن سردبیر
مبادا دل وهابیها بشکند!
حسن حمزه زاده| عربستان که مدتی بود قدرت کاذب خود را در منطقه خاورمیانه در حال افول میدید، به هر حربهای دست زد تا در یک بازی ناجوانمردانه به دنیا و قدرتهای منطقه، خودی نشان دهد. سرکوب شیعیان عربستانی، سرکوب و ایجاد خفقان آزادیخواهانه درون کشورش و نیز حمله به شیعیان یمن همگی اقدامات کور دولت عربستان بود که به جای اتخاذ سیاست صلحجویانه، قصد قدرتنمایی صرف در منطقه را داشت. با توجه به تغییرات گسترده در چینش سیاستمداران طراز اول کشور عربستان، پس از مرگ ملک عبدالله، برخوردهای نسنجیده سیاسی را در جهت حمایت از گروههای تکفیری به کار برد.
عربستان سعودی که در دهههای اخیر توانسته بود صرفاً با پول نفت، آمریکا را همراه خود کند، وقتی ایران را بر سر مذاکره با قدرتهای جهان دید و نیز پس از حضور سران کشورهای مهم دنیا علیالخصوص روسیه و عرض ادب خدمت مقام معظم رهبری، خود را عملاً خارج از گود سیاست دید. تدبیر مقام معظم رهبری و نیز هشیاری مردم ولایتمدار ایرانی، حضور و حماسه دلیرمردان ایرانی در جبهههای دفاع از حرم، یکی پس از دیگری مهر تأئیدی بر حذف کشورهای بدون اصول و در رأس آنها حکومت منحط و خرافی عربستان بود. دولت سرخورده عربستان تنها راه موجود برای برهم زدن معادلات سیاسی منطقه و جهان را برخوردی انتحاری نه در مقیاس سیاسی که در زمینه اعتقادی با ایران به عنوان قدرت بلامنازع منطقه دید. گزینهای که دولتمردان بیکفایت عربستان برای ایجاد تنش منطقهای و جهانی انتخاب کردند، حذف فیزیکی یکی از بزرگترین منتقدان خود یعنی رهبر شیعیان عربستان، شیخ نمر باقرالنمر بود. آنها در اقدامی نابخردانه شیخ نمر را به شهادت رساندند و میدانستند که این اقدام روی قدرت اول منطقه یعنی ایران که همیشه حامی شیعیان و مظلومان منطقه است تاثیر بسزایی خواهد داشت. پس از به شهادت رساندن شیخ نمر، شیعیان ایرانی و آزادگان جهان به پا خواستند و از گوشه و کنار دنیا نسبت به این رفتار واکنش نشان دادند. در پی این اتفاق دولت ایران میتوانست با واکنشی مناسب بار دیگر نقشههای شوم این دولت نابخرد را نقش برآب کند اما این فرصت را دولت روحانی به سادگی از دست داد.
این نخستین واکنش به دور از سیاست مقتدرانه دولت روحانی با نام اعتدال نبود. وقتی حادثه منا اتفاق افتاد، تعداد بسیاری از هموطنانمان در زیارت حریم امن الهی جان باختند و برخورد قاطعانه و مناسب با جایگاه سیاسی ایران در منطقه انجام نشد. این رفتار نامناسب دولت، پس از به شهادت رساندن شیخ نمر بار دیگر دیده شد و رئیس جمهوری ایران در اظهار نظرهای خود صرفاً حمله به دفتر سفارت عربستان را محکوم کرد. آنچه در این میان قابل تأمل است این است که آقای روحانی باید بداند و درک کند که مشی اعتدالی او تاکنون نتوانسته در حوزههای اقتصادی و سیاسی همگام با اقتداری باشد که مقام معظم رهبری و به دنبال آن مردم ولایتمدار برای ایران کسب کردهاند و این واکنش معتدل صرفاً با تکیه بر حفظ رابطه با دولتی وهابی و خرافی، محلی از اعراب ندارد. اگرچه حمله به یک مکان دیپلماتیک هیچ توجیهی ندارد اما واکنش رئیس دولت مقتدر ایران باید توجیهی فرامنطقهای داشته باشد. باج دادن به دولت عربستان از سوی معتدلین نتیجهاش این میشود که دولت عربستان در مقام واکنش برآید و سفارت خود در ایران را تعطیل کند؛ حال آنکه دولت روحانی میتوانست با استفاده از ادبیات سیاسی مناسب و سنجیدهتر هم موضوع شهادت شیخ نمر را در صدر اخبار نگه دارد و نیز موضوع حمله به سفارت را با رفتار دیپلماتیک حل و فصل کند، اما آقای روحانی در اولین نطق خود صرفاً مردم کشور خود را هدف قرار داد تا دل دولت وهابی سعودی نشکند.